سلام اومدم پس از چند روز.  با مصاحبه با نینو.

سوال​ی داشتین درخدمتیم.​​

سلام به همه میراکلسی ها منتظر داستانم باشید ۷پارته 

امید وارم ازش خوشتون بیاد😊☺

همونطور که تو این عکس می بینید.......معلومه که در پارت ها ی بعد اون دختری که بغل دست لیدی باگ هست ییه معجزه کر میگیره و معلومه که معجزه کر اژدها رو میگیره و اسم اصلیش فی هست....

خب.....خب.....خب از اونجایی که یه معجزه کر داره..

پس معلومه که دختر خوبیه و مثل لایلا و کلوی نیست 

معجزه کرش به گردنبنده....

کوامی اش رو که دیدین ...

خب از لباسش معلومه كه معجزه گر اژدها رو داره 

اسم ابر قهرمانیش لیدی دراگون هست♥💞

​​​​​کدوم رو بیشتر دوست دارین چند امتیاز میدین به ادرین یا مرینت کامنت کنید..... 

​​​

اگر مرینت میومد جلوتون و باهاتون صحبت و احوال پرسی می کرد اون موقع دلتون میخواست بهش چی بگید؟؟؟؟؟!!!!!

کامنت کنید.........؟

فیلم میراکلس نیویورک روکه دیدین.

وقتی که مرینت و آدرین میخواستن از در اتوماتیک رد بشن اما هر چی سعی می کردن نمی شد یاتون هست ؟؟؟؟؟____

شاید شما فکر می کنید اون  صحنه طنز و خنده دار بوده اما اینطور نیست.

ایون تو هواپیما به آدرین گفت:«من اصلا تمیتونم که کوامیت رو بینم ‌...،،

ادرین هم خیلی تعجب کرد،‌...

پلگ هم گفت :کوامی ها تو اشیا الکترونیکی دوربین ها دیده نمیشن چون کوامی ها جاویی هستن...!!!

بخاطر این مرینت و آدرین نتونستن از در اتوماتیک در بشن..،،،!_

فکر می کنید چرا؟؟؟؟؟!!!

چون وقتی مرینت و ادرین از معجزه گرشون استفاده می کنن،..روحشون با کوامی ترکیب میشه  و اخلاق و رفتارشون هم تغییر می کنه..

مرینت دست وپا چلفتی وبدون اعتماده.اما لیدی عالیه و اعتماد بنفسش خیلی بالاست ..

ادرین هم خیلی اروم و صبوره ولی خودتون هم میدونین کت نوار خیلی شیطون و با نمکه  ....

پس بخاطر همین در اتوماتیک. نتونست.اونا رو ببینه و در نتبجه اونا به درخوردن و نتونستن از در رد شن......🔥🔥🔥⭐⭐⭐!!!!!!!!!!

جالبع😀😁

باحاله

​​​​​شما چه رنگی رو دوست دارین؟؟کامنت کنید.

قرمز=لیدی باگ

بنفش=جولیکا

ابی=مرینت 

قهوه ای=االیا

سبز =ادرین

صورتی=رز

نقره ای=گابریل

زرد =کلویی

نارنجی =لایلا

سفید=نینو

​​​​​​خوشتون اومد​​​​​​

​​​​​​​​​​​​​​

واقعا😁😀

 شماره اخر گوشیتون چیه؟؟؟؟ کامنت کنید😍😘

۰_مرینت

۱_آلیا

۲_آدرین

۳_نینو

۴_لایلا

​۵_جولیکا

۶_میلن

۷_،رز

۸_سابین دوپن چنگ

۹_کاگامی

۱۰_کلویی

طناز:سلام مرینت می تونم باهات یه مصاحبه کوچیک داشته باشم؟؟)))

مرینت:بلها لبته😊😊

طناز:ممنون ،چیزی در مورد هویت لیدی باگ میدونی؟؟

مرینت :نه برام مهم نیست😊😊😀

طناز:هویت کت نوار برات مهمه 😃

مرینت البته که نه😑

طناز :کی رو بیشتر از همه دوست داری))

مرینت:ادرین فقط لطفا به کسی نگو😕☺

طناز:برا چی اینقدر خجالتی هستیبرو و بهش بگو دوسش داری😍😶

مرینت:هرگز هر وقت من خواستم یه چیزی بهش بگم به تته پپته میوفتم چطور می تونم اینکار رو بکنم غیر ممکنه😱😰

طناز:ببشتر لوکا رو دوست داری یا ادرین😋

مرینت:خب این کاملا معلومه که ادرین 😚

طناز:تاحالا به این فکر کردی که ادرین گربه سیاه باشه☺

مرینت:نه غیر ممکنه ادرین از گربه سیاه خیلی بهتره اونا زمین و اسمون باهم فرق دارن  گربه سیاهمیشه رو مخ میره ولی ادرین......😍😍😍😍😘

طناز:باشه جو گیر نشو😒😟😱

مرینت:ببخشید اخه میدونی ادرین....😍😍

مرینت 

لیدی باگ

​​​​​​​همه ی کوامی ها (شما کدومو دوست دارین)؟؟کامنت کنید.

کمیک خنده دار✌✌

سلام بچه هایی که تازه این سریال رو دیدن یعنی سریال میراکلس میخوام براشون یه توضیحی بدم بیشتر با این فیلم آشنا بشن

بزن ادامه مطلب

​​​​​

شب بود هاکماث خودشو شرور کرده بود لیدی باگ دیگه کم اورده بودمن کت نوار لید باگ یه جا قایم شدیم شب بدی بود اون شرور اینقدر قوی بود که دختر کفشدورکی نا امید شده بود ولی اون به منیه معجزه گر داد معجزه گر روباه من به اون ها خیلی کمک کردم لیدی باگ و کت نوار ناراحت بودن یه دفعه هاکماث شرور خودشو نشون داد لیدی باگ با سرعت یویو شو سمتش پرت کرد اما هاکماث که شرور شده بود مثل سنگ بود هیچکس نمی تونست بهش دست بزنهلید باگ ازمن کمک خواست کت نوار هم پنجه برنده شو فعال کرد و یهحا قایم شد لیدی باگ از من خواست که خیالات درست کنم من هم الکی خیال اینکه دختر کفشدوزکی داره میره ومعجزه گر شو بهش میده نشوندادم اون خواست بهمعجگزه گر خیالی درست بزنه وبرش داره لیدی باگ باخوشحالی گفت آکومای اون تو اون عصا هست که پشتشه حواس هاکماث بخاطر اون معجزه گر خیالی پرت بود و گربه سیاه از پشت اون به عصاش پنجه برنده زد و اکوما بیرون رفت و شرارتو خنسا کرد اما همه از دیدن اون صحنه تعجب کردن دیدن کهه هاکماث  اقای اگرست بابای ادرین بوده و گربه سیاه اونقدر تعجب کرد که به خونه رفت و با خودش حرف زد لیدی باگ همش میگفت برا چی اینقدر ناراحتی و کت نوار ساکت می موند اما تا وقتی که اونا فکر کردن هاکماث عوض شده و یکی دیگه معهجزه گر شو برده ولی اینطور نبود😳